رماندونی
دانلود رمان جدید رایگان
رماندونی
مطالب محبوب

رمان همسفر گریز از نغمه لینک مستقیم

دانلود رمان همسفر گریز از نغمه کامل رایگان

ژانر رمان : عاشقانه، غمگین

تعداد صفحات : 788

خلاصه رمان : 

همه چیز از یک قسمت از شعر شاملوی جان شروع شد: ”و دریغا ای آشنای خون ِ من، ای همسفر گریز! آنها که دانستند چه بی گناه در این دوزخ بی عدالتی سوخته ام در شمار از گناهان تو کمترند !” گاهی برای فرار از دردها هم همسفر لازمه؛ همسفری برای گریز! گریز از خود از غم از هر چه هست و بودنش آزارت میده؛ از هر چه نیست و نبودنش آزارت میده … همسفر ِ گریز، داستان ِ تکراری نگفتن هاست. هر کس توی دنیای درونش، با خودش ، با خیلی ها، حرف هایی داره، فکر هایی داره. گاه خجالت می‌کشیم بگیم گاه مصلحت نمی‌بینیم بیان کنیم و گاه “زمان” فرصت گفتن رو ازمون می‌گیره…

قسمتی از داستان همسفر گریز:

نفس خسته از هشت ساعت کلاس در را باز کرد و وارد حیاط شد. هوا تازه داشت پاییزی می شد. آرتین در بالکن داشت با موبایل صحبت می‌کرد نفس با سر سلام کرد و خواست به راهرو برود که آرتین آرام صدایش زد. برگشت و آرام گفت “بله” آرتین با دست اشاره کرد صبر کند. صحبتش را تمام کرد

و با لبخند گفت : چند دقیقه وقت داری؟ نفس سر در نیاورد. -برای چی؟ آرتین به حیاط رفت: می‌فهمی بیا پایین! در را باز کرد. -بفرمایید! نفس کنجکاو وارد شد. نگاهی به دیوارها و چیدمان اطراف انداخت که کاملن عوض شده بود. -خیلی خوشگل شده! آرتین کمی از بی‌توجهی او تعجب کرد. -سمت

چپتو ببین. نفس به اتاقکی که با تیغه از بقیه‌ی فضا جدا شده بود نگاه کرد. -این دیگه چیه؟؟ انباری؟ آرتین عقب ایستاده بودو ساکت نگاه می‌کرد. نفس گفت: می‌تونم بازش کنم؟ آرتین جلو رفت و کنار در ایستاد: بله. نفس در را باز کرد و سرش را داخل برد. -کلید برقش کجاست چقدر تاریکه. آرتین

از پشت سرش گفت: خانوم عکاس باشی تاریکخونه باید تاریک باشه دیگه؟ نفس به عقب برگشت و مبهوت گفت: تاریکخونه؟ آرتین لبخند آرامی زد: تاریکخونه‌ خانوم لواسانی! نفس دستش را جلوی دهانش گرفت و با چشم‌های گرد شده نگاهش کرد. آرتین ادامه داد البته فکر می‌کنم یه سری وسیله …

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
همه چیز از یک قسمت از شعر شاملوی جان شروع شد: ”و دریغا ای آشنای خون ِ من، ای همسفر گریز! آنها که دانستند چه بی گناه در این دوزخ بی عدالتی سوخته ام در شمار از گناهان تو کمترند !” گاهی برای فرار از دردها هم همسفر لازمه؛ همسفری برای گریز! گریز از خود از غم از هر چه هست و بودنش آزارت میده؛ از هر چه نیست و نبودنش آزارت میده … همسفر ِ گریز، داستان ِ تکراری نگفتن هاست. هر کس توی دنیای درونش، با خودش ، با خیلی ها، حرف هایی داره، فکر هایی داره. گاه خجالت می‌کشیم بگیم گاه مصلحت نمی‌بینیم بیان کنیم و گاه “زمان” فرصت گفتن رو ازمون می‌گیره…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب
    همسفر گریز
  • ژانر
    عاشقانه، غمگین
  • نویسنده
    نغمه
  • ویراستار
    رماندونی
  • صفحات
    788
خرید کتاب
23,700 تومان
دانلود بلافاصله پس از پرداخت
اگر نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید
  • admin
  • 585 بازدید
  • 23,700 تومان
  • برچسب ها:
دیگر نوشته های
ورود کاربران

آرشیو نویسندگان
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رماندونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.