خلاصه کتاب:
صدف زنی که در دهه سوم زندگیش با چند بیماری دست و پنجه نرم می کند برای همین به شوهرش که توی ترکیه دارد تحصیل میکند پیغام میدهد که برگردد و سرپرستی دخترشان را بر عهده بگیرد. ولی شوهرش وقتی برمیگردد با دوست دختر سابقش و یک دختر بچه برمیگردد. صدف تحمل نمیکند و میخواهد طلاق بگیرد که با حقایقی زیادی از زندگی علی در ترکیه آگاه میشود و اینکه مجبور به این رابطه شده بود ولی نمیتواند ببخشد نمیتواند فراموش کند و ...
خلاصه کتاب:
رستا کرامت فرزند ارشد اردشیر کرامت، مادرش را در کانادا تنها میگذارد و به ایران میآید تا به مشکلات کاریشان رسیدگی کند. ناگهان با خبری که به او میرسد تصمیم نابودی مردی در سرش جولان میدهد مردی که خواسته یا ناخواسته گذشته و خانوادهاش را به لجن و غم کشیده و او را درگیر غربت کشوری دیگر کرده بود. گرشا رستگار، همسر سابق رستا و مربی بدنسازی بهنام یکی از تیمهای فوتبالی، با نامزدیاش، آتش خشم او را برمیانگیزد تا با رستای جدید و لوندی که از خود ساخته این مرد را به خیانت بکشاندو آینده و شهرتش را به نابودی مطلق برساند اما با دیدن دوباره او ورق برمیگردد ...
خلاصه کتاب:
هالی زنی چهل سالهای است که یک شب توی بار جذب کابوی جذاب بیست و نه سالهای میشه و باهاش دوست میشه. هالی به خودش قول میده که همه چیز یه رابطه یک شبه باشه و دیگه هرگز جک رو نبینه و به قول خودش عمل میکنه. اما شش ماه بعد، جک که دیوانه وار دنبال هالی میگرده به طور اتفاقی اون روی توی یه کلاس طراحی آناتومی بدن انسان میبینه و متوجه میشه که قصد نداره بذاره دلبرش دوباره ازش فرار کنه! و هالی باورش نمیشه که جک قراره به عنوان مدل توی کلاسش شرکت بکنه! جک هالی رو تعقیب میکنه و سعی میکنه بهش نزدیک بشه ...
خلاصه کتاب:
نگاهش را با لبخند از جایگاه عروس و داماد گرفت و دکمهٔ کت خوش دوخت و اسپرتش را بست. با دقت اطراف را از نظر گذراند. همه چیز مرتب بود. به قاعده و طبق اصول. بیخود نبود تک تک تاریخ های چند ماه آینده اش هم برای مراسم عروسی رزرو شده بود. حالا تالار پذیراییاش حسابی اسم و رسم در کرده بود. تذکری به یکی از پیشخدمتها داد و جلوتر رفت. امشب مراسم خاصی بود. برای عروسی خواهر دوست قدیمیاش حسابی سنگ تمام گذاشته بود. همه چیز باید به نحو احسن انجام میشد ...
خلاصه کتاب:
نغمه تک دختر یه سازنده سرشناس تو شیرازه، دختری که بخاطر نگرانی ها و حساسیت پدر و مادرش وابسته و منزوی شده. بخاطر این وابستگی ها نغمه سه ساله پشت کنکور مونده و به شدت دلش استقلال و رفتن از خونه میخواد. برای همین از مردی کمک میگیره تا بتونه پدرش رو راضی کنه و دانشگاه شهر دیگه بره، مردی که در ظاهر هدفش کمک به استقلال نغمه است اما در باطن... برنامه دیگه ای برای نغمه داره!
خلاصه کتاب:
دلارا سالاری دختر سرزنده و پر تلاشی است که در تئاتر شهر کار می کند و آرزویش بازی در یک فیلم بلند است... به آرزویش میرسد در حالی که نیمهی گمشده اش را در ست فیلمبرداری پیدا می کند؛ امید روزبه معروف و محبوب!
خلاصه کتاب:
مهتاج نامدار نامزد مرد مرموز و ترسناکی به نام کیان فرهمند با فهمیدن علت مرگ ناگهانی و مشکوک مادرش، قدم در مسیری میگذارد که از لحظه به لحظهاش بوی مرگ و خون استشمام میشود؛ مِن جمله دشمنی او با کیان و آشناییاش با پدری که سالها از حضورش محروم بوده و همچنین، آشنایی با مردی عجیب و رمزآلود. خیانتی که رخ میدهد راز ترسناک پدری که برملا میشود، پاکی مادری که خدشهدار میشود، حضور مردی که تکیهگاه مهتاج میشود، صدایی که بریده میشود و... خونهایی که بیگناه ریخته میشود چه بر سر این قصه میآورند؟!
خلاصه کتاب:
شیوا یه دختر زیادی لوند و به شدت شیطونه که شیطنت هاش حسابی براش دردسر درست میکنن تا اینکه به اجبار خانواده اش عروس یه خانوادهی به شدت مذهبی میشه و حسابی با شیطنتاش پسرحاجی غیرتی رو اذیت میکنه...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رماندونی " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.