دانلود رمان دلفریب از سارا کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، هیجان انگیز، خیانتی
تعداد صفحات : 2449
خلاصه رمان :
شاهو خانزاده ای، وفادار و عاشق هست که حقیقت های تلخی که پشت سر زنش میگن رو باور نمیکنه تا وقتی که تصمیم میگیره همسرش رو به بهانه ای تنها بزاره و وفاداریش رو بسنجه و اونجاست که متوجه رابطه همسرش با مرد دیگه ای میشه و بعداز کلی سرو کله زدن با خودش تصمیم میگیره خشمشو از زنش جور دیگه ای تخلیه کنه… اون به خونه بدکاره ای میره و …
قسمتی از داستان دلفریب:
از یه جایی بعد فهمیدم هیچ چیز خواب نیست… من باید یه کاری میکردم باید… با چشم های گریونی که کم از دو کاسه خون نداشتن خودمو کشیدم جلو تلفن همراهمو از عسلی برداشتم و با دست لرزونم شمارهی پرستو رو گرفتم… بدنم عین بید میلرزید. حس و رمق به کل از تنم پریده بود.
انگشتام به وضوح تنون میخورد و پاهام سر بودن… فين فین کنان آب دهنمو قورت دادم. منتظر موندم تا جواب بده چند لحظه بعد صدای سرخوشش تو گوشم پیچید: جوووونم جانی؟! با صدای نهایت شکسته ای گفتم: کجایی پرستو!؟ تنها کسی که تو اون لحظه به سرم زد باهاش تماس بگیرم
پرستو بود. پرستویی که میخواستم فقط هر چه سریعتر خودشو به من بهت زده برسونه گریه کردنم اونقدر از صدای تو دماغی شده ام مشخص بود که فورا با نگرانی پرسید: جانا چیشده؟ چرا گریه میکنی؟ با هق هق گفتم: پرستو… -وای دارم از ترس میمیرم یا خدا… -کجایی؟ ترسیده بود. نفس
زنان جواب داد: جلو درم دارم از پله ها میام بالا. هق هق کنان گفتم: فقط بيا… بيااا… نفس زنان در حالی که حالا شک نداشت اتفاق بدی برای من افتاده جواب داد: باشه باشه دارم میام. تلفن از دستم افتاد روی زمین ملحفه رو دور خودم پیچوندم و دوباره شروع کردم هق هق کردن… تلفن از دستم افتاد …