دانلود رمان درناز از غزاله جعفری کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه
تعداد صفحات : 3470
خلاصه رمان :
درناز دختری مستقل که ابتدای ورودش به محلهای پائین شهر، دشمنیِ گنده لات محل را برای خود میخرد، در این بین، عشق قدیمیاش را میبیند …
قسمتی از داستان درناز:
چند دستمال سمت مرد گرفتم که گفت: طوری نیست. چشمانم گرد شد. _احتمالا شکسته بینی تون! _نه من خوبم. _پس یعنی نمیاید برای شکایت؟ پیر زنی که در نزدیکی ام ایستاده بود گفت: دختر این همه حرف زدیم، میخ به سنگ کوبیدیم؟ چرا نرم حاج خانم؟ تو روز روشن… صدای نیمه
آشنایی پیچید: چخبره؟ مجید را دیدم که از موتور پایین آمد و نزدیک شد، جمعیت کمی پراکنده شد. اینبار یکی از آقایون پابه سن گذاشته صحبت کرد: چیزی نیست یکم درگیری پیش اومد. -یه چیزی بیشتر از درگیری شیشه ماشینمُ خورد کردن. تهدیدم کردن. بعدم این دوتا آقا رو کتک زدن. مجید متعجب
نگاهم کرد: کی؟ _بهش میگفتن منوچ! نگاهش روی مردم حاضر در صحنه چرخید: منوچهر بود؟ آره؟ هیچ کس پاسخ نداد. از این همه ملاحظه عصبی شدم. سمت ماشینم قدم برداشتم و گفتم: گوشیمم دزدیدن! با تکه پلاستیکی شیشه خورده ها را از صندلی به بیرون پرت میکردم که دوباره
صدایش را شنیدم: خوب کردی شکایت نکردی من گوشیتُ میارم. شیشهی ماشینتم میسپرم بچه ها… برای نگاه کردن به او صاف ایستادم: اونا نذاشتن وگرنه الان ماشین پلیس اینجا بود. ماشین را دور زد. _یه سری زنگیدی به مامورا بس بود خانم معلم… به اندازه کافی آتیشی شده منوچ …