دانلود رمان انتقام خشن از Black Thunder کامل رایگان
ژانر رمان : عاشقانه، انتقامی، خشن، بزرگسال
تعداد صفحات : 2429
خلاصه رمان :
داستان درباره شایان هستش که فکر میکنه مانیسا که دوستش داشته و باهاش بوده بهش خیانت کرده و با دوستش رفته و ازدواج کرده. و الان که شوهر دختری که دوستش داشته مرده برگشته تا از دختره بخاطر اینکه بازیش داده انتقام بگیره و …
قسمتی از داستان انتقام خشن:
دستمو به دنبال خودش کشید که خودمو تکون دادم و گفتم: ولم کن… در بالکن و باز کرد و پرتم کرد با جیغ گفتم: ولم کن عوضی… در بالکن رو بستو قفلش کرد بلند شدم و به سمتش دوییدم و محکم توی در کوبوندم و گفتم: باز کن این در رو عوضی… بی توجه به جیغ های من ریلکس از بالکن دور شد.
هوا سرد شده بود و منم به بلوز آستین کوتاه بیشتر تنم نبود. روی زمین نشستم و توی خودم مچاله شدم و زیر گریه زدم… نمیدونم چقدر توی بالکن بودم، از سرما به خودم میلرزیدم دندونام روی هم میخورد و به سرفه افتاده بودم. در که باز شد بی جون سرمو بالا اوردم و نگاهمو به شایان دادم. به
سمتم اومد کنارم نشست و گفت: امیدوارم آدم شده باشی و بفهمی که من انقدر بی رحم شدم که جلومم جون بدی برام هیچ اهمیتی نداره… هیچ حرفی نزدم یعنی نمیتونستم حرفی بزنم چون دندونام محکم روی هم میخورد هوا سوز سردی داشت. شایان از روی زمین بلندم کرد و از بالکن خارج شد،
منو روی تخت خوابوند و دستشو روی پیشونیم گذاشت. هوف بلندی کشید و گفت در همه حال برام دردسری… از اتاق بیرون رفت و بعد از چند دقیقه به اتاق برگشت و سرمی به دستم وصل کرد. نمیدونم کی چشمام روی هم افتاد… چشمامو باز کردم و نگاهم به ساعت افتاد وای چقدر خوابیدم …